ترجمه مقاله

فتال

فرهنگ فارسی معین

(فَ تّ) [ ع . ] (ص .) 1 - بسیار تاب - دهنده . 2 - کسی که نخ و ریسمان و مانند آن ها را تاب داده و فتیله کند.
ترجمه مقاله