عقارفرهنگ فارسی معین(عَ قّ) [ ع . ] (اِ.) 1 - درخت . 2 - گیاهی که برای مداوا به کار رود. 3 - مادة دارویی که به منظور معالجة مرضی تجویز گردد، دوا (مطلقاً)؛ ج . عقاقیر.