ترجمه مقالهسوشال تریدینگ

tomb

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آرامگاه، مقبره، قبر، مزار، گور، ارامگاه، خاک، در گرو قرار دادن
ترجمه مقالهسوشال تریدینگ