ترجمه مقالهسوشال تریدینگ

stays

دیکشنری انگلیسی به فارسی

باقی می ماند، توقف، تکیه، ایست، حائل، مانع، عصاء، نقطه اتکاء، توقفگاه، ماندن، باقی ماندن، توقف کردن، نگاه داشتن، باز داشتن
ترجمه مقالهسوشال تریدینگ