ترجمه مقالهسوشال تریدینگ

rowing

دیکشنری انگلیسی به فارسی

قایقرانی، ردیف کردن، پارو زدن، راندن، قرار دادن، بخط کردن
ترجمه مقالهسوشال تریدینگ