ترجمه مقاله

rival

دیکشنری انگلیسی به فارسی

رقیب، حریف، هم چشمی، سبقت گیر، هم چشمی کننده، رقابت کردن، هماورد، نظیر، شبیه، هم چشم
ترجمه مقاله