26 فرهنگ

resides

/riˈzīd/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ساکن است، ساکن شدن، سکونت کردن، مستقر بودن، اقامت داشتن، مسکن داشتن، مقیم شدن، ساکن بودن