ترجمه مقالهسوشال تریدینگ

infiltrated

دیکشنری انگلیسی به فارسی

نفوذ کرد، نفوذ کردن، تراوش کردن، نشر کردن، گذاشتن، در خطوط دشمن نفوذ کردن
ترجمه مقالهسوشال تریدینگ