ترجمه مقاله

indenturing

دیکشنری انگلیسی به فارسی

انداختن، با سند مقید کردن، بشاگردی گرفتن، با سند مقید شدن، شیار دار کردن، دندانه دار کردن، با قرار داد استخدام کردن
ترجمه مقاله