ترجمه مقالهسوشال تریدینگ

hinder

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مانع، مانع شدن، پاگیرشدن، بازمانده کردن، بتاخیر انداختن، منع کردن، پسین، عقبی، واقع در عقب
ترجمه مقالهسوشال تریدینگ