ترجمه مقالهسوشال تریدینگ

hard

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سخت، در مضیقه، دشوار، مشکل، سفت، شدید، سنگین، قوی، سخت گیر، زمخت، قسی، ژرف، نامطبوع، معضل، خسیس، پرصلابت، پینه خورده، فربه
ترجمه مقالهسوشال تریدینگ