26 فرهنگ
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
distasted
/disˈtāst/
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متاسفم، لکه دار کردن، بد آمدن