ترجمه مقالهسوشال تریدینگ

command

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فرمان، فرماندهی، سرکردگی، فرمایش، فرمان دادن، حکم کردن، امر کردن، فرمودن
ترجمه مقالهسوشال تریدینگ