ترجمه مقالهسوشال تریدینگ

barrow

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بارو، چرخ دستی، چرخ دوره گردها، کوه یخ، زنبه، قطعه عظیم یخ، پشته، توده، کوه، تپه، خاک کش، خنازیر، ماهور
ترجمه مقالهسوشال تریدینگ