خوب کرده
لغتنامه دهخدا
خوب کرده . [ ک َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) عمل نیکو انجام شده . نیکو انجام یافته :
وآنکه او خود کرده باشد باز چون ویران کند
خوب کرده زشت کردن کار معنی دار نیست .
وآنکه او خود کرده باشد باز چون ویران کند
خوب کرده زشت کردن کار معنی دار نیست .