یک دری
لغتنامه دهخدا
یک دری . [ ی َ / ی ِ دَ ] (ص نسبی )یک دره . یک در. صفت اطاقی که یک در دارد :
خسروا جانم نژند و تنگدل دارد همی
زیستن در بینوایی بودن اندر یک دری .
و رجوع به یک در و یک دره شود.
خسروا جانم نژند و تنگدل دارد همی
زیستن در بینوایی بودن اندر یک دری .
ازرقی هروی .
و رجوع به یک در و یک دره شود.