ترجمه مقاله

یوسف

لغت‌نامه دهخدا

یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن یعقوب بن عبدالحق مرینی ،سلطان ناصرلدین اﷲ، مکنی به ابویعقوب . از پادشاهان دولت مرینی در مغرب اقصی بود. به سال 685 هَ . ق . پس از وفات پدر مردم بدو بیعت کردند. ابتدا در جزیرةالخضراء بود. پس به فاس مهاجرت کرد. با دشمنان و مدعیان داخلی و خارجی جنگهایی کرد و پیروزیها و شکستهایی دید. هنگامی که در کاخ خود در منصورة خوابیده بود یکی از غلامان خصی بدو حمله کرد و به چندین طعن نیزه شکم او را درید و روده هایش را برید. یوسف بیش از چند ساعت زنده نماند. جنازه ٔ او را به رباط شالة بردند و به خاک سپردند (سال 706 هَ . ق .). وی بخشنده و مهربان و رعیت نواز و دلیر و نیرومند بود و نخستین سلطانی بود که دولت بنی مرین را به رونق و عظمت رسانید. تولد وی به سال 638 هَ . ق . بوده است . (از اعلام زرکلی ).
ترجمه مقاله