یقاظیلغتنامه دهخدایقاظی . [ ی َ ظا ] (ع ص ، اِ) ج ِ یَقْظان و یَقْظی ̍. (ناظم الاطباء). و رجوع به یقظان و یقظی شود. ج ِ یقظان . (منتهی الارب ) (دهار) (از آنندراج ).