ترجمه مقاله

یرح

لغت‌نامه دهخدا

یرح . [ ی َ رَ ] (معرب ، اِ) ضبط صحیح «یوح » به معنی خورشید، «یرح » است به لغت اهل تدمر که زبان آنها به زبان عربی بسیار شبیه بود. (از نشوء اللغه ص 28). || این کلمه در زبان آشوری به معنی ماه (قمر) است . (از نشوء اللغه ص 28). || یرحا. در زبان ارمی (زبان قدیم سوریه و کلدانیان ) ماه (شهر) یا تاریخ است . (از نشوء اللغه ص 28). و رجوع به یراح شود.
ترجمه مقاله