ترجمه مقاله

یخ کش

لغت‌نامه دهخدا

یخ کش . [ ی َ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) آنکه یخ حمل کند. آنکه با ارابه یا مال یخ برد. آنکه ارابه ٔ یخ کشی کشد. (یادداشت مؤلف ). || مال یا ارابه ای که یخ برد. ارابه ٔ یخکشی . ارابه ای که با آن یخ حمل کنند. (یادداشت مؤلف ). وسیله ٔ نقلیه که با آن یخ به جاها برند. || قلاب که بدان یخ از روی آب به سوی خود کشند. (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله