ترجمه مقاله

یاررس

لغت‌نامه دهخدا

یاررس . [ یارْ رَ ] (نف مرکب ) مددکار و یاری دهنده . (برهان ). صاحب آنندراج گوید، معنی ترکیبی آن من حیث القیاس رسنده ٔ به یار صحیح میشود که عبارت از ممد و معاون باشد لیکن به معنی مصدری مستعمل است یعنی یاررسی که عبارت از مدد و معونت باشد. حکیم فردوسی گوید :
بهرحال خواهند ازو یاررس
که او را جهاندار یار است و بس .

(از آنندراج ).


و صاحب انجمن آرا به معنی مددکار و یاری کننده آورده با استشهاد به شعر فردوسی ... و صاحب فرهنگ رشیدی ، یاررس را به معنی مصدری مددکاری و یاری آورده و به شعر فردوسی استشهاد جسته است .
ترجمه مقاله