گیرگیر
لغتنامه دهخدا
گیرگیر. (اِ مرکب ) به معنی گیراگیر :
نیست خالی بزم او از باش باش و نوش نوش
نیست خالی رزم او از گیرگیر و های های .
رجوع به گیراگیر شود.
نیست خالی بزم او از باش باش و نوش نوش
نیست خالی رزم او از گیرگیر و های های .
منوچهری .
رجوع به گیراگیر شود.