ترجمه مقاله

گچلرات

لغت‌نامه دهخدا

گچلرات . [ گ ِ ل َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای چهارگانه ٔ بخش پلدشت که در قسمت جنوب بخش واقع است . از طرف شمال به ارس کنار و چای باسار، از جنوب به دهستان چای پاره ، از خاور به ارس کنار و از باختر به دهستان قره قویون محدود است . مرکز این دهستان قریه ٔ نازیک میباشد. هوای آن معتدل و مالاریائی و قسمت شمالی دهستان تقریباً جلگه ای و شن زار و قسمت جنوبی آن کوهستانی است . دهستان گچلرات از 21 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل وجمع نفوس آن در حدود 3390 تن و محصولات این دهستان غلات و پنبه است . قرای مهم آن بشرح زیر است : نازیک ، دیوانخانه ، ایلانلوقنات پائین و قیاس میباشد. راه قرای دهستان مالرو فقط یک راه ارابه رو از نازیک به شوسه ٔ خوی به ماکو قابل اتومبیل رانی است . آب این منطقه کوچک بوسیله ٔ قنوات و آب برف و باران و قسمتی از چشمه سارها تأمین میشود و بعضی از قرای کوچک در زمستان محل قشلاق ایلات میلان است . صنایع دستی آن جاجیم بافی است که در تمام قسمتهای آذربایجان معروف میباشد و اغلب بطور هدیه به سایر شهرستان های ایران ارسال میگردد. (ازفرهنگ جغرافیایی ایران ج 4). رجوع به گجلرات شود.
ترجمه مقاله