گولاک
لغتنامه دهخدا
گولاک . (اِ) موج بزرگ . (بهار عجم ) :
محتشم گر بحر غم گولاک خواهد زد چنین
سیل اشک ما ز ماهی تا به مه خواهد رسید.
اما صحیح کلمه کولاک است . رجوع به کولاک شود.
محتشم گر بحر غم گولاک خواهد زد چنین
سیل اشک ما ز ماهی تا به مه خواهد رسید.
محتشم .
اما صحیح کلمه کولاک است . رجوع به کولاک شود.