ترجمه مقاله

گوش خوردن

لغت‌نامه دهخدا

گوش خوردن . [ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) گوشمال دیدن . ناراحت شدن . آسیب دیدن :
ای هنرهای تو افریدونی
وی اثرهای تو نوشروانی
نه ز آسیب قضا گوش خوری
نه به اشکال فلک درمانی .

انوری .


ترجمه مقاله