گهرآگین
لغتنامه دهخدا
گهرآگین . [ گ ُ هََ ] (ص مرکب ) مخفف گوهرآگین :
بدان امید که روزی به دست گیرد شاه
چو آینه ٔ گهرآگین شده است هفت اورنگ .
رجوع به گوهرآگین شود.
بدان امید که روزی به دست گیرد شاه
چو آینه ٔ گهرآگین شده است هفت اورنگ .
فرخی .
رجوع به گوهرآگین شود.