گنر
لغتنامه دهخدا
گنر. [ گ َ ن َ ] (اِخ ) نام جنگ گاه سلطان محمود غزنوی (با) پادشاه ترکستان بوده . (برهان ). ظاهراً مصحف «کتر» که فرخی در اشعار خود آورده :
به جای آن که تو کردی بر ایشان در ((کتر)) شاها!
حدیث رستم دستان یکی بود ازهزار افسان .
ز بت پرستان چندان بکشت و چندان بست
که کشته بود و گرفته ز خانیان به «کتر».
و شاید همان «کتور» (تاریخ بیهقی چ فیاض ص 407) باشد. و رجوع به گنور شود. (حاشیه ٔ برهان چ معین ).
به جای آن که تو کردی بر ایشان در ((کتر)) شاها!
حدیث رستم دستان یکی بود ازهزار افسان .
فرخی (دیوان ص 259).
ز بت پرستان چندان بکشت و چندان بست
که کشته بود و گرفته ز خانیان به «کتر».
فرخی (دیوان ص 72).
و شاید همان «کتور» (تاریخ بیهقی چ فیاض ص 407) باشد. و رجوع به گنور شود. (حاشیه ٔ برهان چ معین ).