ترجمه مقاله

گندژ

لغت‌نامه دهخدا

گندژ. [ گ َ دِ ] (اِخ ) مخفف گنگ دژ است و آن قلعه ای بود که ضحاک در شهر بابل ساخته بود و آن را بهشت گنگ نام نهاده بود و در آن قلعه ٔ جادوگران و ساحران بسیار بودند و اکنون خراب است و بجز تلی باقی نمانده و بر سر آن تل چاهی است بسیار عمیق . گویند هاروت و ماروت در آن چاه محبوس اند. (برهان ). || مخفف کهن دژ است ، یعنی قلعه کهنه ٔ قدیم و نام شهری بوده تختگاه افراسیاب که آن را بتکن و پای کنت می نامیده اند. و اکنون به چین مشهور است . (انجمن آرا) (آنندراج ).
ترجمه مقاله