گلستلغتنامه دهخداگلست . [ گ َ ل َ ] (ص ) خرست . گرست . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). سیاه مست و بعربی طافح خوانند. (برهان ) (آنندراج ) (جهانگیری ).