گلخن گر
لغتنامه دهخدا
گلخن گر. [ گ ُ خ َ گ َ ] (ص مرکب ) گلخن تاب . آنکه گلخن روشن کند. تونتاب :
گرم رو سردچو گلخن گریم
سردپی گرم چو خاکستریم .
رجوع به گلخن تاب شود.
گرم رو سردچو گلخن گریم
سردپی گرم چو خاکستریم .
نظامی (مخزن الاسرار).
رجوع به گلخن تاب شود.