ترجمه مقاله

گزینه

لغت‌نامه دهخدا

گزینه . [ گ َ ن َ/ ن ِ ] (اِ) چکش و پتک دراز مسگران باشد که میان ظروف بدان عمیق سازند. (برهان ) (آنندراج ) :
به کلبتینم اگر سر جدا کنی چون شمع
نکوبد آهن سرد طمع گزینه ٔ من .

خاقانی .


|| گنجینه و مخزن . (برهان ) (آنندراج ). گزنه . غزنه . غزنی . غزنین . جزنق (معرب ) = گنجه . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). || کرباس گنده را نیز گویند که از آن خیمه و سایبان سازند و فقیران و مسکینان جامه کنند. (برهان ). کرباس سطبر که از آن خیمه و چادر سفری سازند.
ترجمه مقاله