ترجمه مقاله

گزار

لغت‌نامه دهخدا

گزار. [ گ َ ] (اِ) نقش باریک و کم رنگ نقاشان و مصوران را نیز میگویند که اول میکشند بجهت اندام و اسلوب و بعد از آن رنگ آمیزی کرده پرداز میدهند. (برهان ) (رشیدی ) (غیاث ).
ترجمه مقاله