گروه گشتن
لغتنامه دهخدا
گروه گشتن . [ گ ُ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) جمع شدن . اجتماع کردن . فراهم آمدن :
دد و مرغ و نخجیر گشته گروه
برفتند ویله کنان سوی کوه .
خور و خواب و آرام بر دشت و کوه
برهنه به هر جای گشته گروه .
رجوع به گروه شود.
دد و مرغ و نخجیر گشته گروه
برفتند ویله کنان سوی کوه .
فردوسی .
خور و خواب و آرام بر دشت و کوه
برهنه به هر جای گشته گروه .
فردوسی .
رجوع به گروه شود.