گرمتازلغتنامه دهخداگرمتاز. [ گ َ ] (نف مرکب ) تند درتاخت و تاز. تند تازنده . بشتاب تازنده : پیش خوانپایه ٔ سلیمانی سخن مور گرمتاز فرست .خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی ص 574).