ترجمه مقاله

گرانبها

لغت‌نامه دهخدا

گرانبها. [ گ ِ ب َ ] (ص مرکب )نفیس . قیمتی . ثمین . باارزش . سنگین قیمت :
وی ماه سبک عنان تر از عمر
چون عمر گرانبهات جویم .

خاقانی .


ای درّ گرانبهاتر از روح
چون روح سبک لقات جویم .

خاقانی .


گرچه گهری گرانبها بود
چون مه به دهان اژدها بود.

نظامی .


ترجمه مقاله