ترجمه مقاله

کورشت

لغت‌نامه دهخدا

کورشت . [ ش ِ ] (اِخ ) حمداﷲ مستوفی در نزهةالقلوب در ذکر عراق عجم آنجا که از بروجرد و خرم آباد سخن می گوید، آرد: کورشت شهر بزرگ بوده و اکنون خراب است . (نزهةالقلوب چ لیدن ص 71). و رجوع به مدخل بعد شود.
ترجمه مقاله