ترجمه مقاله

کوار

لغت‌نامه دهخدا

کوار. [ ک َ / ک ُ ] (اِخ ) شهرکی است خوش و خرم و نواحی بسیار دارد و درختستانی عظیم است چنانکه میوه ها را قیمتی نباشد و همه ٔ میوه ها آنجا بغایت نیکوست خاصه انار که مانند انار طهرانی است و آبی نیکو و بادام بسیار، و بیشترین حوایج شیراز و آن حدود از آنجا آورندو غله ٔ بسیار خیزد و کرباس و حصیر، و هوای آن سرد ومعتدل است و آب آنجا از رود ثکان است و در آن حدود نخجیر بسیار باشد. (فارسنامه ابن البلخی ). نام قصبه ای از مضافات شیراز. (برهان ). یکی از دهستانهای سه گانه ٔ بخش سروستان شهرستان شیراز. از شمال به دهستان قره باغ و دریاچه ٔ مهارلو، از مشرق به دهستان حومه ٔ سروستان ، از جنوب به دهستان فرمشکان و از مغرب به ارتفاعات و دهستان سیاخ محدود است . این دهستان در جنوب غربی بخش واقع و هوای آن معتدل است و آب مشروب و زراعتی آن از رودخانه ٔ قره آغاج و چشمه و قنات تأمین می شود. محصولاتش غلات و چغندر وحبوبات و میوه و لبنیات و شغل اهالی باغبانی و گله داری و قالی بافی و جمعیت آن در حدود نه هزار نفر است . از بیست و شش آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده است و مرکز دهستان قریه ٔ کوار و آبادیهای مهم آن عبارتند از: اکبرآباد، مظفری ، نوروزان ، تسوح . شوسه ٔ شیراز به فیروزآباد از این دهستان می گذرد و در ارتفاعات آن طوایف کره کانی بیگی از ایل قشقایی ییلاق می کنند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7). و رجوع به معجم البلدان شود.
ترجمه مقاله