کهبله
لغتنامه دهخدا
کهبله . [ک ُ ب َ ل َ / ل ِ ] (ص ) ابله و نادان بود. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 459). به معنی کهبل است که بی عقل و ابله و احمق باشد. (برهان ). کهبل و احمق و ابله را گویند. (آنندراج ) :
گر نه ای کهبله چرا گشتی
به در خانه ٔ رئیس خسیس ؟
رجوع به کهسله و لهبله و کهبل شود.
گر نه ای کهبله چرا گشتی
به در خانه ٔ رئیس خسیس ؟
بهرامی (از لغت فرس ).
رجوع به کهسله و لهبله و کهبل شود.