کمان حلاج
لغتنامه دهخدا
کمان حلاج . [ ک َ ن ِ ح َل ْ لا ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کمان حلاجی . کمان نداف . و رجوع به کمان (آلت پنبه زدن ) شود.
- مثل کمان حلاج (یا) مثل کمان ؛ ابروانی مقوس .
- || پشتی خمیده . (امثال و حکم ج 4 ص 1473).
- مثل کمان حلاج (یا) مثل کمان ؛ ابروانی مقوس .
- || پشتی خمیده . (امثال و حکم ج 4 ص 1473).