ترجمه مقاله

کلنک

لغت‌نامه دهخدا

کلنک . [ ک َ ل ِ ] (ص ) بمعنی کاج و لوچ و احول باشد.(برهان ) (از ناظم الاطباء). ظاهراً مصحف کلک است . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). و رجوع به کِلِک و کلیک شود.
ترجمه مقاله