کفچک
لغتنامه دهخدا
کفچک . [ ک َ چ َ ] (اِ) دامن زین اسب . (برهان ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). دامن زین . (انجمن آرا) (آنندراج ) (فرهنگ جهانگیری ) :
از پی کفچک زین فَرَست صاحب خلد
گر بخواهی دهد از چادر حورا اطلس .
|| چمچه . (ناظم الاطباء).
از پی کفچک زین فَرَست صاحب خلد
گر بخواهی دهد از چادر حورا اطلس .
سراج سگزی (از فرهنگ نظام ).
|| چمچه . (ناظم الاطباء).