کشورآرائیلغتنامه دهخداکشورآرائی . [ ک ِش ْ وَ ] (حامص مرکب ) عمل کشورآرا. آرایش کشور : شده شغلم بکشورآرائی حلقه در گوش من به مولائی .نظامی .