کر
لغتنامه دهخدا
کر. [ ک َ ] (ص ) کسی که قوت سامعه نداشته باشد. (آنندراج ). کسی را گویند که گوش او چیزی نشنود و به عربی اصم خوانند. (برهان ) (ناظم الاطباء). گران گوش .
- کر مادرزاد ؛ آنکه (یا گوشی که ) هنگام ولادت نشنود. (فرهنگ فارسی معین ) :
وای دو گوش تو کر مادرزاد
با توام گرمی عتاب چه سود.
- کر مادرزاد ؛ آنکه (یا گوشی که ) هنگام ولادت نشنود. (فرهنگ فارسی معین ) :
وای دو گوش تو کر مادرزاد
با توام گرمی عتاب چه سود.
(از لباب الالباب از فرهنگ فارسی معین ).