ترجمه مقاله

کرکسی کردن

لغت‌نامه دهخدا

کرکسی کردن . [ ک َ ک َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خود را قوی و زورمند نمودن . استنسار. (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله