کروگر
لغتنامه دهخدا
کروگر. [ ک َ گ َ ] (اِخ ) نامی از نامهای خدا. (یادداشت مؤلف ). کروکر. گروگر :
فرزند تو امروز بود جاهل وعاصی
فردات چه فریاد رسد نزد کروگر.
رجوع به کروکر، کرگر و گروگر شود.
فرزند تو امروز بود جاهل وعاصی
فردات چه فریاد رسد نزد کروگر.
ناصرخسرو.
رجوع به کروکر، کرگر و گروگر شود.