ترجمه مقاله

کروم

لغت‌نامه دهخدا

کروم . [ ک ُ ](ع اِ) ج ِ کَرم . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). درختان انگور. (غیاث اللغات ) :
میل جان در حکمت است و در علوم
میل تن در باغ و راغ و در کروم .

مولوی .


چه رها کن رو به ایوان و کروم
کم ستیز اینجابدان کاللّج ّ شوم .

مولوی .


دیگر کرمی و باغی که چهارساله بود که میانه ٔ آن را نشانده باشند آن را بر کروم جدیده و حدیثه نویسند. (تاریخ قم ص 107). || حق ریشه . آنچه زارع و باغبان راست از درختان یا تاک رز که کشته باشد. و این جز ازسهم اوست از حاصل .
ترجمه مقاله