ترجمه مقاله

کرمی

لغت‌نامه دهخدا

کرمی . [ ک ُ ما ] (ع اِمص ) ارجمندی . اکرام . (ناظم الاطباء). کرامة. (از اقرب الموارد). یقال : افعل کذا و کرمی لک ؛ یعنی می کنم این کار را جهت اکرام تو. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله