ترجمه مقاله

کدوخ

لغت‌نامه دهخدا

کدوخ . [ ک َ ] (اِ) حمام و گرمخانه . (برهان ). بمعنی حمام دیده شده و همانا پارسی حمام است مانند گرمابه . (آنندراج ) :
پیشم آمد بامدادان آن نگارین از کدوخ
با دو رخ از باده لعل و با دو چشم از سحر شوخ

رودکی .


|| بمعنی جام هم به نظر آمده است . (برهان ). جام و پیاله . (ناظم الاطباء). صاحب برهان گفته بمعنی جام آمده اما مصحح برهان انکار نموده است . (از آنندراج ). مرحوم سعید نفیسی در حاشیه ٔ دیوان رودکی نوشته : کدوخ گرمابه و حمام بود و در فرهنگ رشیدی و فرهنگ سروری کروخ ضبط شده . صاحب فرهنگ رشیدی گوید: «دهی است به هرات ... در فرهنگ کدوخ به دال بمعنی حمام گفته و همین بیت آورده و در این تأمل است » ولی در فرهنگ متعلق به کتابخانه ٔ مدرسه ٔ علوم سیاسی تهران کدوخ آمده و جام معنی کرده که با مضمون بیت مناسب نیست و گویا کاتب حمام را جام نوشته است . در انجمن آرای ناصری هم در کدوخ و هم در کروخ ضبط کرده و در نسخه های دیگر همه جا کروخ است . (از حاشیه ٔ دیوان رودکی ج 3 ص 1054). رجوع به کروخ شود.
ترجمه مقاله