کدوبا
لغتنامه دهخدا
کدوبا. [ ک َ ] (اِ مرکب ) آش کدو را گویند چه با بمعنی آش است . (برهان ) (از آنندراج ). آش کدو. (ناظم الاطباء) :
مستم ز جام روغن و مخمور از پیاز
تا بر کنار بزم کدوبا نشسته ام .
گر بدانی که چه نرم است کدوبا بوجود
نخوری هیچ دگر تا بود آن در بازار.
مستم ز جام روغن و مخمور از پیاز
تا بر کنار بزم کدوبا نشسته ام .
بسحاق اطعمه .
گر بدانی که چه نرم است کدوبا بوجود
نخوری هیچ دگر تا بود آن در بازار.
بسحاق اطعمه .