ترجمه مقاله

کبود خراس

لغت‌نامه دهخدا

کبود خراس . [ ک َ خ َ ] (اِ مرکب ) آسیای کبودرنگ . || کنایه از آسمان است . کبود حصار. کبود طشت :
ای خداوند این کبود خراس
بر تو از بنده صد هزار سپاس .

ناصرخسرو.


ترجمه مقاله